يک دنياى بهتر: فضاى عمومى جامعه را در آستانه نمايش انتخابات اسلامى چگونه ميبينيد؟ تا چه حد توانسته اند مردم را اميدوار کنند؟ چه بخشهائى منافع شان با اين نمايش جور درمى آيد؟
سپهر آزادى: فضای عمومی و طبیعی غالب را هر انسان منصفی میتواند حدس بزند که با توجه به عملکرد سی سالهء نظام در رابطه با مردم چگونه میباشد. فکر میکنید با توجه به سی سال فقر هر روزه و مصیبت هشت سال جنگ و قتل عامهای چند ساله و سرکوبهای مداوم جنبشهای اجتماعی و بیکارسازیهای کارگران صنایع مختلف و جا انداختن این سیاست که برای کنترل مردم راهی نیست به جزء گرو گرفتن نان مردم. خوب حالا با این تصویر مردم فکر میکنند این نه انتخابات بلکه یک سیاه بازی که این بازی بازیگران خودش را میطلبد. بازیگرانی که سالها در کنار همدیگر فقر و فساد و مرگ را در قالب هزاران آیه و حدیث به مردم زحمتکش تحمیل کردند. اگر خوب به مردم نگاه کنید میبنید که هیچ امیدی به آینده که چه عرض کنم به فردای خود ندارند. حتی خود نظام هم به خاطر نداشتن افق در سیاست به روزمرگی افتاده. حال با این تفاسیر مردم را چگونه میشود امیدوار به انتخابات کرد. من فکر میکنم اکثریت جامعه به این سیاه بازی پی برده است منتها بی افقی و گرو بردن نان مردم توسط نظام باعث میشه که تعدادی پای صندوق بروند. تعدادی بخاطر بدست آوردن پول اندکی دست به فروش شناسنامه خود به نفع یک کاندید بزنند. خوب تعدادی هم وابسته به این رژیم یا وابسته به بقای رژیم هم خود در اين نمايش شرکت ميکنند و هم با استدلالهای مختلف سعی میکنند دیگران را مجاب کنند تا در این بازی رنگ و رو رفته شرکت کنند و به آن مشروعیت ببخشند. اینها تماما وابسته مستقیم یا غیر مستقیم هستند. اینها قاتلان و لومپنهای دیروزی هستند که حالا با عناوین دکتر و تحلیلگر و مفسر و مهندسین افکار عمومی وارد این بازی سیاسی شده اند.
البته باید گفت تعدادی احزاب و سازمانهای ور شکسته که هنوز با سیاست مضحک انتخاب بین بد و بدتر هستند٬ در واقع برای بقای تمامیت نظام تلاشی بی وقفه میکنند. در حالى که مبارزه ای سخت هر روزه در جامعه بین طبقات در جریان است و کانون این کشاکش بین کارگران و سرمایه داران است. هر روزه اشکال آن را در جامعه بصورت مبارزه برای افزایش دستمزدها و حق تشکل و مبارزه برای جلوگیری از اخراج کارگران و تعطیلی کارخانجات و حق بیمه و دیگر موارد میبینیم. با هرچه بیشتر قطبی شدن جامعه٬ این مبارزات ابعاد و دامنهء جدیدی پیدا میکند. ما با انباشتی از خواستهای انسانی روبرو هستيم که نه تنها این نظام على العموم عاجز از جوابگویی آنها میباشد٬ بلکه سدی است محکم در مقابل این خواستها که با سرکوب شدید طبقات مقابل و با جلو گیری از انسجام طبقهء کارگر بصورت مشخص و جلوگیری از دارا شدن این طبقه از تشکل مستقل خود مانع از قدرت گیری و مطرح شدن طبقه به عنوان آلترناتیو اجتماعی میشود. ولی این به معنای آن نیست که سرکوب بصورت مطلق مانع روند رو به جلوی مبارزات طبقه کارگر خواهد شد. ما این موارد را در مبارزهء طبقاتی کارگران در این سه دهه در نبرد و کشاکشهای اجتماعی دیده ایم. ولی بدلیل سرکوب شدید و اشکال غیر توده ای تشکلهای موجود اين مبارزات نتوانسته ابعادی اجتماعی پیدا کند. در سطحی محدود سرکوب شد و هر دوره مبارزه را به همراه فعالین آن طعمهء ماجراجویی کرد. تئوریسینهای بورژوازی چه در قدرت و چه در بیرون از قدرت با علم به این مسئله که هویت انسانی هر فرد انسانی در ظرفی به نام تشکل طبقاتی معنا و مفهوم و عینیت میابد٬ برای سرکوب این هویت انسانی دست به متفرق کردن آحاد انسانی زده و به آنها هویتی دلبخواه و کاذب و بورژوائى میبخشد. با جایگزین کردن تشکلهای غیر کارگری و در واقع ضد کارگری مانند خانه کارگر و شوراهای اسلامی تلاش کرده است این نیروی عظیم انسانی را به بیراهه ببرد. امسال در مراکز مختلف با عمیق تر شدن خواستهای به حق کارگران دیدیم که چگونه این تاکتیک سرمایه داری رنگ باخت و کارگران چگونه دست رد به سینهء خانهء کارگر و شوراهای اسلامی زدند. اما امسال در حالی در مقابل نمایش انتخابات جمهوری اسلامی قرار میگیریم که رژیم با سرکوب متوالی توده های مردم که از جمله زندانی کردن کارگران و سرکوب خواستهای معلمین و قتلهای مکرر دولتی چهره ضد بشری خود را بيشتر به نمایش گذاشته و جامعه ای مملو از خواستهای بی پاسخ را در مقابل خود دارد. رژیم با علم به این موضوع که تشکلهای توده ای در واقع منسجم کنندهء خواستها و تمایلات انسانی جامعهء ما هستند و با علم به عدم وجود تشکلهای با نفوذ توده ای دست به مانورهای سیاسی برای جلب مردم بدون سازمان در انتخابات زده تا بتواند با شرکت هر چه بیشتر مردم در این انتخابات وجههء سیاسی کسب کند و چند صباحی مجددا" مردم را در حال انتظار بکشاند و عده ای را با وعدهء شرایط آزادتر به گود نمایش انتخابات دعوت میکند تا شاید از بار مبارزهء اجتماعی برای مدتی بکاهد.
يک دنياى بهتر: خانه کارگر و شوراهاى اسلامى تمام نيرويشان را روى اين نمايش براى بسيج کارگران گذاشته اند. چقدر موفق بودند؟ فضاى عمومى در ميان کارگران در مورد مضحکه انتخابات چيست؟ استدلالهاى موافق و مخالف کدامند؟
سپهر آزادى: کارگری که در این جامعه نمی تواند حداقل تشکل خودش را داشته باشد٬ کارگری که نمیتواند حداقل معیشت را داشته باشد٬ کارگری که سی سال بصورت مداوم چاپیده شده٬ کارگری که امنیت شغلی نمی تواند داشته باشد و برای برگزاری اول ماه مه شلاق میخورد و به زندان میرود و شکنجه میشود٬ چطور میتواند در این بازی شرکت کند؟ چه منافعی میتواند برای کارگر احیا شود؟ البته خانه کارگر یکی از تشکلهای وابسته به رژیم است و تلاش خودش را با تطمیع عده ای و فریب تعدادی دیگر میکند ولی جو غالب اینست که کارگران٬ در بخشهایی که حداقل ما دیدیم٬ دست رد به این جماعت زده اند. جالب است مه استدلالهایی که براى ترغيب کارگران براى شرکت ميشود از همه طرف موضعى تدافعی است و با این پیش فرض اعلام میشود که "تا به حال برای ملت کاری صورت نگرفته و کل نظام بد است و ما کسی را انتخاب میکنیم که کمتر بد است"! و در واقع خود تشکلهای وابسته به نظام میدانند که برای حداقل حضورشان بايد به این مسئله اذعان کنند. عدهء زیادی هم به طور کامل با این انتخابات بیگانه هستند و حضورشان را بی فایده میدانند و میگن اینها قبلا" رییس جمهور را انتخاب کردند و همه را از یک قماش میدانند. ولی نهايتا بدلیل نبود تشکل توده ای فراگیر که نشاندهنده قدرت اجتماعی توده های زحمتکش میباشد٬ کسانی که رای به عدم شرکت در انتخابات میدهند کار سختی در پیش خواهند داشت.
يک دنياى بهتر: رهبران عملى کارگران چه ميگويند؟ بخشى از سنديکاليستها دارند همراه موج ميروند. راديکال ها و سوسياليستها چه ميگويند و چه برخوردى دارند؟ نظر مشخص شما چيست و جنبش کارگرى دراين زمينه چه بايد بکند؟
سپهر آزادى: بله طبیعی است آن بخشی که مطالبات کارگران را صرفا" اقتصادی و در چهارچوب این نظام قابل حصول میداند باید هم همراه این موج برود. این گرایشی است در جنبش کارگری ولی با قوی بودن گرایش سوسیالیستی فرصت عرض اندام نخواهد کرد. به نظر ما شرکت در این سیاه بازی یک اشتباه محض است و تایید مشروعیت نظامی است که بيشرمانه نان از سفره کارگران میدزدد و کارگران را بخاطر طلب نان به زندان می اندازد. ما باید بتوانیم در مقابل انتخابات درخواست آزادی کارگران را در جامعه مطرح کنیم تا کل جامعه به پوشالی بودن انتخابات پی ببرد. ما باید در این دوره با تقویت و در سطح قرار دادن و نمایش دادن خواستهای جنبشهای مختلف اجتماعی و قرار گرفتن این خواستها در مقابل انتخابات مردم را در صفوف دیگر به صف کنیم. ما باید با عمیق تر کردن مبارزهء طبقاتی و از طرفی با توده ای کردن تشکلهای کارگری٬ که در اینجا مجامع عمومی و شوراهای کارگری میتوانند این نقش را اعمال کنند٬ تا کارگران توسط آن دارای قدرت اجتماعی شوند و آن را در سطحی گسترده به تریبونی علیه نظام سرمایه داری تبدیل کنند.
يک دنياى بهتر: بعنوان يک کارگر کمونيست و يک فعال جنبش سوسياليستى طبقه کارگر چه حرفى خطاب به کارگران و جامعه در مورد اين نمايش داريد؟ انتظارتان چيست؟ در اين مدت چه بايد کرد؟
سپهر آزادى: حقیقتا تلاش کردم در پاسخ به سوالات بالا انتظارات و توقعات خودمان را بیشتر مطرح کنم . شکی نیست باید خیلی ریز به خیلی از موانعی که پیش رو داریم بعنوان فعالین کمونیست در محل کار باید یکایک را برشمرد و تلاشی جدی برای از بین بردن آن را سازمان داد.
اما به عنوان یک کارگر کمونیست٬ در مقابل تبليغات اين مضحکه انتخاباتی جنایتکاران٬ وظیفه خود دانسته که ابتدا اعلام کنیم: ما از پیش می دانیم در این جعبه مارگیری چه کسی بیرون خواهد آمد. کسی که بتواند که بقای این حکومت و نظام را برای یک دوره تضمین کند.
حالا یکی با این بهانه می گوید می خواهد با آمریکا مذاکره کند٬ آن دیگری برای شعار اوضاع و سیاست داخله به میدان آمده٬ و احمدی نژاد هم با سیاست همه فن حریفی! اما همه از یک قماش هستند. امروز اعلام میکنم؛ کارگران! استثمار شوندگان! ما کارگران چیزی نداریم برای از دست دادن بجز زنجیرهای دست و پایمان. کارگران هميشه بايد حرف خودشان و طبقه شان را بزنند. نه تنها در این انتخابات شرکت نکنید بلکه بايد فرصت و فضائی ایجاد کنیم تا این انتخابات را بر سرشان خراب کنیم. فرصتی باشد که ما مهندسیش را کرده باشیم. تا روز انتخابات با در دست داشتن پرچم حق خواهی و حق طلبی میشود این مضحکه را به نمایشى از قدرت طبقه کارگر برای تغییر شرایط موجود تبديل کنیم. *